حقوقی

آیا ازدواج مسلمان با فرد مسیحی یا یهودی جائز است؟

ازدواج با کفّار جائز نیست . بنابراین پسری که مسلمان است ، نمی تواند با دختر مسیحی یا یهودی بامجوسی ازدواج کند، ولی می تواند ازدواج موقت (متعه ) با آنان داشته باشد، اما ازدواج دائم با آنان صحیح نیست ،مگر این که دختر مسلمان شود.بر عکس ازدواج دختر مسلمانی با پسری که مسیحی یا یهودی است ، مطلقاً جایز نیست ؛ نه به عقد دائم و نه به عقد موقّت .(1)
از جمله اموری که ملل مختلف گذشته در انتخاب همسر خویش مراعات می‏نمودند و سخت پای‏بند آن بودند، این بود که می‏کوشیدند همسرشان از نظر اعتقادی نیز سالم باشد، بدین معنا که معتقد بودند همان گونه که سلامت جسمی پدر و مادر در سلامت جسمی فرزند مؤثر است، سلامت روحی و اخلاقی و عقیدتی نیز در سعادت فرزند مؤثر خواهد بود. به همین جهت مردمان از دیرباز از ازدواج با افراد غیر همکیش خود اجتناب داشته‏اند. بنابراین نهی از ازدواج با بیگانه عقیدتی اختصاص به اسلام نداشته، بلکه در ادیان دیگر نیز از ازدواج با بیگانه عقیدتی نهی شده است.

یکی از ادیانی که به شدت پیروان خود را از ازدواج با بیگانگان برحذر داشته، آیین یهود است. در بخش‏های مختلفی تورات به شدت یهودیان را از ازدواج با بیگانگان منع کرده و آن را از گناهان کبیره معرفی کرده است.
ممنوعیت ازدواج با بیگانگان یکی به سبب مصونیت اعتقادی پیروان دین بوده و یا به جهت حفظ ملیت و اصالت نژاد و قومی.
در آیین مسیحیت و مجوسیّت نیز ازدواج با بیگانگان ممنوع است. در اسلام ممنوعیت ازدواج با بیگانگان در موارد محدودی که مطرح بود، مبنی بر حس ملی‏گرایی و برتری قومی نبوده، بلکه به جهت مصونیت اعتقادی مسلمانان و دور نگه داشتن آنان از آلودگی‏های اخلاقی و حفظ اصالت خانوادگی بوده است.

از نظر فقهای اسلام ازدواج با زنان یهودی و مسیحی به عنوان یک اصل اولی جایز است، هر چند اکثر فقهای شیعه ازدواج با اهل کتاب را تنها به صورت موقت جایز دانسته‏اند، ولی همه فقهای اسلام ازدواج دائم با مشرکان را ممنوع دانسته‏اند.
در مورد ازدواج زنان مسلمان با مردان غیر مسلمان، اتفاق نظر فقهای شیعه و ظاهر آیات بر این است که ازدواج زن مسلمان با هر فرد غیر مسلمان، اعم از این که کتابی باشد با غیر کتابی، جایز نیست.(2)
فلسفه تحریم این ازدواج در قرآن و روایات، خوف تأثیرپذیری مسلمان از غیر مسلمان و راه یافتن ضعف عقیدتی و اخلاقی به مسلمانان ذکر شده است.
از آن جا که تأثیرپذیری در مورد مردان (به خصوص در دوران حاکمیت اسلام) ضعیف‏تر است، در شرایطی که غیر مسلمان ضعیف بوده و با مسلمانان قرار داد ذمه امضا کرده باشند، به مردان اجازه ازدواج داده شده است اما از آن جا که زنان به صورت نسبی در معرض تأثیر پذیری قرار دارند، از این ازدواج مطلقاً منع شده‏اند.(3)

صدوق در کتاب علل الشرایع در مورد این که چرا ازدواج مردان با زنان مستضعف ناصبی جایز است، ولی زنان حق ندارند با چنین مردانی ازدواج کنند، روایتی را از زراره نقل کرده که امام صادق(ع) فرمود:”با زنان شکاک و مرددّ در دین خود ازدواج کنید و زنان مسلمان را به شکاکان تزویج ننمایید، زیرا زن از شوهرش تربیت می‏پذیرد و شوهر او را مجبور می‏کند که به آیین خود درآید”.(4)
علامه مجلسی(5) روایتی به همین مضمون آورده که:”از افراد بی‏اعتقاد زن بگیرید، ولی به آنان زن ندهید، زیرا زنان در معرض تأثیر پذیری از مردان هستند و مردان زنان را مجبور به پذیرش آیین خود می‏کنند”. ممکن است گفته شود اگر فلسفه حکم چنین است، پس چه مانعی دارد در شرایطی، با اطمینان به این که چنین خطری وجود ندارد، بلکه شرایط به گونه‏ای است که زنان می‏توانند شوهرانشان را به پذیرش اسلام متمایل سازند، این ازدواج جایز باشد، چنان که مسیحیان در شرایطی که به این امر اطمینان داشته باشند، به زنان خویش چنین اجازه‏ای می‏دهند.

پاسخ:اولاً این مسئله صرفاً یک تصور از زن پیش از ازدواج می‏باشد و پس از ازدواج ناخودآگاه و به تدریج تحت تأثیر قرار خواهد گرفت، زیرا در هر حال نمی‏توان تأثیر آن از مرد را نادیده گرفت.
ثانیاً:آن چه در فلسفه حکم تحریم ازدواج و تفاوت زن و مرد یاد شد، علت تامه حکم نیست، چه این که ممکن است مصالح و مفاسد بسیار دیگری نیز در وضع حکم فوق مطرح باشد که از آن بی‏اطلاعیم.
شاید یکی از دلائل این باشد بعضی از فقها با استناد به آیه:”لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً”(6) بر عدم جواز ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان استدلال می‏کنند، چه این که لازمه این ازدواج، سلطه غیر مسلمان بر مسلمان خواهد بود.
بدین گونه که طبق آداب و رسوم اجتماعی زن مطیع شوهرش می‏باشد. و لازمه ازدواج با غیرمسلمان، سلطه وی بر مسلمان خواهد بود.


بعضی از نویسندگان معاصر،(7) عدم ازدواج زن مسلمان با مرد کافر را معلول عدم اعتراف غیر مسلمان به مشروعیت آیین اسلام دانسته‏اند، بدین معنا که زن مسیحی در خانواده مسلمان، عقیده “دین او قابل احترام است، زیرا آزادی مذهب از طرف اسلام پذیرفته شده و به عنوان اهل کتاب شناخته شده است، ولی زن مسلمان در خانواده مسیحی به طور طبیعی مورد تحقیر قرار خواهد گرفت، زیرا مسیحیت آزادی دینی و دین اسلام را به عنوان دین آسمانی قبول ندارد و تنها مذهب نجات‏بخش را آیین مسیح می‏داند، چنان که یهودیت و دین زرتشت چنین تلقی دارند و این احتمال بسیار مقبول است.

مجله لیدی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا